کد مطلب:27270
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:20
يك رزمنده اي در حدود يك سال در جبهه حق عليه باطل دفاع از دين اسلام مي كرد يك پسري هم داشتم تقديم به اسلامكردم حالا هر مجلسي كه مي نشينم كسي از بزرگان يا كوچك سالان بدگويي انقلاب را مي كنند ناراحت مي شوم با يك خانم محترمي درگير شدم و بهش ناسزا گفتم و بر خويشان هم ناراحت مي شوم كه چيزي بگويم چه كار كنم كه اين ناراحتي برطرف شود جواب را محرمانه به خودم برگردانيد؟
هر چند اين موضوع به هيچ وجه عموميت و كليت نداشته و نه همه مردم از نظام اسلامي و مسؤولين زده شدهاند و نه اين بدبيني نسبت به كل نظام و همه مسؤولان آن وجود دارد و اين واقعيت را مردم آگاه و انقلابي ما به كرّات در راهپيماييها، انتخابات و حضور گسترده در مواقنياز، به اثبات رسانيدهاند، اما متأسفانه به علت پارهاي از مشكلات و معضلات و مفاسد اداري و. كه در بدنه اجرايي نظام وجود دارد شاهد وجود نوعي بدبيني و نارضايتي از برخي رفتارها و عملكردهاي مسؤولان خصوصاً در ردههاي پايين اجرايي از سوي مردم عزيزمان ميباشي
در ريشهيابي علل و عوامل ايجاد اين موضوع ميتوان آن را در دو بخش مورد بررسي قرارداد.الف) بدبيني و نارضايتي از برخي مسؤولان غيرروحاني: كه مطالب ارائه شده در پاسخ سؤال اول تا حد زيادي گوياي علل و عوامل آن ميباشد. ب) بدبيني و نارضايتي از برخي مسؤولان روحاني: كه در اين قسمت ميتوان به چند مطلب اشاره كرد: 1. عملكرد و رفتار تعداد محدودي از افراد روحاني كه در دستگاهها و نهادهاي دولتي و حكومتي اشتغال دارند موجب پيدا شدن تعارض و شكاف بين گفتار و عمل از ديدگاه توده مردمشته و اين امر موجبات بدبيني به تمامي روحانيت را فراهم آورده و باعث شد كه بسياري از خدمات افراد صادق و دلسوز با تقوا نيز تحت الشعاع قرار گرفته و مورد غفلت واقع شود.
2. برخي افراط و تفريط، رفتارها و برخوردهاي ناصحيح در بيان احكام شرع و. موجبات بدبيني عدهاي از افراد را فراهم آورده است. 3. اختلافات جناحي و سليقهاي در مسائل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و. باعث افت جايگاه و منزلت روحانيت در ديدگاه مردم شده است. 4. از ديگر علل آن، حلّ نشدن برخي از مشكلات و معضلات، عدم اجراي ارزشهاي اسلامي در جامعه به صورت كامل (مانند عدالت اجتماعي، مبارزه با مظاهر فساد و.) و تحليل نادرست مردم (يعني مشكلات را همواره از چشم روحانيت ديدن) است. 5. تغيير ارزشهاي جامعه يكي ديگر از عوامل بروز اين مشكل است. گفتني است پس از پايان جنگ و آغاز دوران بازسازي كشور، مدلي براي توسعه اقتصادي و اجتماعي در پيش گرفته شد كه موجب بروز تضادها و تغيير ارزشهاي جامعه به سوي ارزشهاي مادي، تجمل پرستي، مدرك گرايي و. شد نتيجه طبيعي آن تغيير ديدگاه جامعه نسبت به روحانيان كه مدافع ارزشهاي اسلامياند- شد.6. تهاجم شديد و گسترده فرهنگي غرب عليه ارزشهاي اسلامي با استفاده از تمامي امكانات نرمافزاري و سختافزاري، تكنولوژيهاي پيشرفته، عناصر وابسته داخلي و مطبوعات وابسته و. براي ضربه زدن به مهمترين ركن انقلاب اسلامي يعني ولايت فقيه و حوزههاي علميه و روحاني ناكارآمد خواندن مديريت فقهي و فراهم آوردن موجبات بدبيني مردم نسبت به اين گروه.
7. به فرموده امام علي (ع) (من ملك استأثر) قدرت در دست هر كسي باشد مردم به طور طبيعي از آنها فاصله ميگيرند. 8. انتظارات غير واقعي و بيش از حد از روحانيت داشتن چه در حل مشكلات در زمينههاي گوناگون، و چه در شيوههاي سلوك فردي و اجتماعي.9. تعميم نادرست اشكالات مشاهده شده از پارهاي عناصر به مجموعه و تمامي روحانيت چنانچه اگر شخصي از يك فردِ روحاني خطايي ببيند فرياد ميزند كه كل روحانيت منحرف گشته است.مجموعه عوامل فوق و عواملي از اين قبيل موجبات بدبيني برخي از افراد جامعه را كه داراي قوه تحليل و شناخت كامل نبوده و يا اين كه از بسياري از مشكلات مانند تبعيض، فساد، معضلات اجتماعي، بيكاري به ستوه آمده بودند را، فراهم آورد.
اما در مورد راهكارهاي حل اين معضل، هم ميتوان آنها را به دو بخش تقسيم نمود: الف. راهكارهايي كه خود سازمان روحانيت بايد انجام دهد از قبيل، دقت در گزينشها خصوصاً افراد روحاني كه در دستگاههاي دولتي و نهادهاي حكومتي مشغول به كار هستند يا ميشوند و نظارت دقبر اعمال آنان و برخورد با افراد خاطي پرهيز از اختلافات جناحي و تفرقه و. ب. اقداماتي كه در جامعه بايد انجام بگيرد مانند بالا بردن درك و شناخت مردم و شناساندن علل و عوامل مشكلات اقتصادي و اجتماعي، توطئههاي دشمنان در تضعيف روحانيت و. از طريق ارائه برنامهه فرهنگي دقيق و كارشناسانه بوسيله مطبوعات و رسانههاي ملّي و. و يادآوري و تبيين دستاوردهاي با ارزش و مفيدي كه در كشور ما به بركت رهبري روحانيت حاصل شده در مقايسه با ساير كشورهاي همسايه و زمان قبل از انقلاب. براي آگاهي بيشتر ر. ك: 1. علي ذو علم، انقلاب و ارزشها.
2. امام خميني و حكومت اسلامي، ج 8، روحانيت، اجتهاد و دولت.
3. فرامرز رفيعپور، توسعه و تضاد. مخالفان و يا منتقدان نظام، بر چند دستهاند: برخي به خاطر بيديني با نظام مخالفاند و برخي ديگر نيز با وجود آن كه از زمره متدينين هستند، نسبت به نظام ديدگاه خاصي دارنداين گروه نيز يكسان نيستند برخي به خاطر ديدگاههاي خاص خود مسألهدار هستند كه در اين موارد بايستي با ريشهيابي، علت را دريافت و با منطق و حسن برخورد، سعي در رفع شبهه از اذهان آنان نمود و در برخي از موارد نيز با قبول اشكالات، از كليت نظام و اهداف و خدمات دفاع كرد.
اگر احتمال ميدهيد كه امر به معروف و نهي از منكر در وي تأثير داشته باشد، لازم است كه وي را ارشاد نماييد، ولي اگر اميدي به اصلاح نداريد و ترس داشته باشيد كه رفت و آمد و همنشيني با ايشان در اخلاق و رفتار شما تأثير سوء داشته باشد، سزاوار است كه از ادامه مجالت و همنشيني با وي خودداري كنيد.
صحبتهاي بيجا نيز گر چه چيز لغوي است، ولي تا وقتي كه همراه با غيبت، دروغ، توهين، تمسخر و فحش نباشد حرام نيست.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.